پرونده ی آروو پارت
موسیقی آنچه را میگوید، که من میخواهم
Arvo Pärt

آروو پارت (Arvo Pärt) در سپتامبر ١٩٣٥ در شهر Paide در كشور استونی متولد شد. سه سال بعد، خانوادهی او به شهر Rakvere مهاجرت میكنند، و آروو در مدرسهی موسيقی همین شهر، شروع به یادگیری پيانو میكند.
پس از فارغ التحصیلی از مقطع متوسطه، به فراگیریِ موسيقی نزد ولخو تورميس (از آهنگسازان مشهور آن دوران) در مدرسه موسيقی Tallinn ادامه میدهد.
به دليل خدمت سربازی در ارتش شوروی، فعالیت هایش بين سال های ١٩٥٤ تا ١٩٥٦ دچار وقفه میگردد. اما پس از آن، در سال ١٩٥٧ به کنسرواتوار شهر تالين بر میگردد و به مطالعاتش، زير نظر Heino Eller ادامه داده و در سال ١٩٦٣ از آنجا فارغ التحصيل میشود.
آروو پارت بين سالهای ١٩٥٨ تا ١٩٦٧ به عنوانِ مهندس صدا، در راديویِ كشور استونی مشغول به كار بود. سالهايی که او، نخستین تلاشهایِ خود را برای آهنگسازی در شیوهی مدرن انجام داد.
موسيقی كشور استونی در دهه ١٩٦٠ توسط يک نسل از آهنگسازان نوآور، با رويكردی مدرن شكل گرفته بود. تقريبا همزمان با دوران كاری اين آهنگسازها، تمام سبکهای مهم آهنگسازی و تكنيکهای قرن بيستمی؛ به موسيقی استونی معرفی شد.
كار آروو پارت در تمامِ اين شیوهها پيشرو بود و نمونههای درخشانی در هر كدام از اين سبکها دارد. به عنوان مثال: قطعه Nekrolog اولين قطعهی دودكافونيک و قطعهی Perpetuum mobile اولين قطعهی سونوريک میباشد. همچنین قطعهی Collage sur B-A-C-H (سال ١٩٦٨) اولين قطعه در موسيقی استونی است كه تكنيکِ كولاژ در آن استفاده شده است.
با اين توصيفها، آروو پارت تبديل به يكی از چهرههای اصلی موسيقی avant-garde يا پیشرو در اتحاد جماهير شوروی شد. با اين حال، هيچكدام از اين سبکهای آهنگسازی به عنوان روش همیشگیِ كار او باقی نماندند. آروو پارت با بسیاری از آثار اولیهای كه ساخته؛ در حال محک زدن مرزهای خلاقيتِ شخصیِ خودش بوده است. گرچه آن آثار، آثارِ درخشانی به لحاظ تجربی انگاشته میشوند.
اما جدا از اينكه آروو پارت، چه سبک و تكنيكی را انتخاب میكند، هميشه آثاری دقيق، تميز، دارای بار دراماتيکیِ قوی و از لحاظِ فرمال، منطقی ساخته است. اين ویژگیها در آثار بعدیِ او، به خصوص در شيوهی Tintinnabuli كه بعدها خودش ابداع میکند، كاملا مشهود است و نگرشِ موسيقياییاش را به روشنی بيان میكند.
پس از فارغ التحصیلی از مقطع متوسطه، به فراگیریِ موسيقی نزد ولخو تورميس (از آهنگسازان مشهور آن دوران) در مدرسه موسيقی Tallinn ادامه میدهد.
به دليل خدمت سربازی در ارتش شوروی، فعالیت هایش بين سال های ١٩٥٤ تا ١٩٥٦ دچار وقفه میگردد. اما پس از آن، در سال ١٩٥٧ به کنسرواتوار شهر تالين بر میگردد و به مطالعاتش، زير نظر Heino Eller ادامه داده و در سال ١٩٦٣ از آنجا فارغ التحصيل میشود.
آروو پارت بين سالهای ١٩٥٨ تا ١٩٦٧ به عنوانِ مهندس صدا، در راديویِ كشور استونی مشغول به كار بود. سالهايی که او، نخستین تلاشهایِ خود را برای آهنگسازی در شیوهی مدرن انجام داد.
موسيقی كشور استونی در دهه ١٩٦٠ توسط يک نسل از آهنگسازان نوآور، با رويكردی مدرن شكل گرفته بود. تقريبا همزمان با دوران كاری اين آهنگسازها، تمام سبکهای مهم آهنگسازی و تكنيکهای قرن بيستمی؛ به موسيقی استونی معرفی شد.
كار آروو پارت در تمامِ اين شیوهها پيشرو بود و نمونههای درخشانی در هر كدام از اين سبکها دارد. به عنوان مثال: قطعه Nekrolog اولين قطعهی دودكافونيک و قطعهی Perpetuum mobile اولين قطعهی سونوريک میباشد. همچنین قطعهی Collage sur B-A-C-H (سال ١٩٦٨) اولين قطعه در موسيقی استونی است كه تكنيکِ كولاژ در آن استفاده شده است.
با اين توصيفها، آروو پارت تبديل به يكی از چهرههای اصلی موسيقی avant-garde يا پیشرو در اتحاد جماهير شوروی شد. با اين حال، هيچكدام از اين سبکهای آهنگسازی به عنوان روش همیشگیِ كار او باقی نماندند. آروو پارت با بسیاری از آثار اولیهای كه ساخته؛ در حال محک زدن مرزهای خلاقيتِ شخصیِ خودش بوده است. گرچه آن آثار، آثارِ درخشانی به لحاظ تجربی انگاشته میشوند.
اما جدا از اينكه آروو پارت، چه سبک و تكنيكی را انتخاب میكند، هميشه آثاری دقيق، تميز، دارای بار دراماتيکیِ قوی و از لحاظِ فرمال، منطقی ساخته است. اين ویژگیها در آثار بعدیِ او، به خصوص در شيوهی Tintinnabuli كه بعدها خودش ابداع میکند، كاملا مشهود است و نگرشِ موسيقياییاش را به روشنی بيان میكند.

برجسته ترين قسمت آثار آروو پارت در سالهایِ اوليهی آهنگسازیاش، كُلاژهای* اوست. اگرچه کُلاژ به خودی خود دارای شخصیتی سرزنده و بازیگوش است؛ اما پارت در خلقِ آنها، رویکردی شخصی و دراماتیک داشته است. در كُلاژ بر روی B.A.C.H، كنسرتویِ ويولنسل، Pro et contra، سمفونی شماره ٢ و نهايتا در Credo (سال ١٩٦٨) دو دنيای متفاوتِ روحاني و از طرفی موسيقيايی در مقابل هم قرار میگيرند؛ گويی اين دو دنيا توسط درهای عميق از هم جدا شدهاند و در عين حال، تمايل به تركيب شدن و يكی شدن دارند.
اين آثار، دلیلِ رشدِ درونیِ آهنگساز و همچنین نگرانیها و دغدغههای وی هستند. بيشترِ اين دغدغهها، از لحاظ دراماتيک در Credo نمود پيدا میكنند و این اثر را به نقطهی عطفی در آثار پارت و زندگی شخصیاش تبدیل میکنند.
—---------------—
*کُلاژ (Collage) یا تکهچسبانی، روشی در تولید آثار تجسمی است که در آن مصالح و مواد مختلف (چون کاغذهای رنگی، مقوا، پارچه، ریسمان، بریده روزنامه، عکس ) را بر سطح بوم میچسبانند؛ و گاه با نقاشی و طراحی به تکمیل آن میپردازند. و در موسیقی به معنای استفاده از بخشهایی از قطعات از پیش ساخته شده، برای خلق اثری جدید میباشد.
—---------------—
*کُلاژ (Collage) یا تکهچسبانی، روشی در تولید آثار تجسمی است که در آن مصالح و مواد مختلف (چون کاغذهای رنگی، مقوا، پارچه، ریسمان، بریده روزنامه، عکس ) را بر سطح بوم میچسبانند؛ و گاه با نقاشی و طراحی به تکمیل آن میپردازند. و در موسیقی به معنای استفاده از بخشهایی از قطعات از پیش ساخته شده، برای خلق اثری جدید میباشد.

پذيرش و استقبال از موسيقیِ آروو پارت در اتحاد جماهير شوروی، هم چالش برانگيز بود و هم پيچيده. از يک طرف او به عنوان يكی از یکتاترین و برجستهترين آهنگسازهایِ نسلِ خودش شناخته میشد كه كارهایش نه تنها در خود اتحاد جماهير شوروی، بلكه خارج از آن هم شناخته شده بود و اجرا میشد. ولی از سویی ديگر، آثاری كه در سال ١٩٦٨ ساخت، بهسختی مورد انتقاد قرار گرفت. اين انتقادها، از زمانی آغاز گرديد كه آهنگ Credo اجرا شد.
پيام درونی اين آهنگ و انتخاب متن آن، تأثير قدرتمندی بر شنوندگان او داشت؛ بهگونهای که وقتی برای نخستین بار اجرا شد، شنوندهها درخواست اجرای دوبارهی آن را داشتند. متنی كه پارت در اين اثر استفاده كرد، متنی مذهبی به زبان لاتين بود. آهنگساز به روشنی اعتراف میكند كه انسانی مذهبی است و در آن زمانِ روسيه، كه كمونيسم حاكميت مطلق داشت، اعتراف به مذهبی بودن، چالشبرانگيز و مخاطرهآميز بود. بنابراین، اجرای قطعهی Credo ممنوع میشود و موسيقیِ پارت برای چندين سالِ پياپی مورد بیمهری و خصومت قرار میگيرد.
آروو پارت در همين دوره، يعنی بين دههی شصت و هفتاد میلادی، در زمينهی موسيقیِ فيلم در استونی پرکار و خلاق بود و به يک آهنگساز آزاد و غيرِ وابسته (Freelance) تبديل شد و بعد از ممنوعیت قطعهی Credo ، موسيقی فيلم، تنها جایگاهی بود كه میتوانست آزادانه در آن فعالیت داشته باشد.
پيام درونی اين آهنگ و انتخاب متن آن، تأثير قدرتمندی بر شنوندگان او داشت؛ بهگونهای که وقتی برای نخستین بار اجرا شد، شنوندهها درخواست اجرای دوبارهی آن را داشتند. متنی كه پارت در اين اثر استفاده كرد، متنی مذهبی به زبان لاتين بود. آهنگساز به روشنی اعتراف میكند كه انسانی مذهبی است و در آن زمانِ روسيه، كه كمونيسم حاكميت مطلق داشت، اعتراف به مذهبی بودن، چالشبرانگيز و مخاطرهآميز بود. بنابراین، اجرای قطعهی Credo ممنوع میشود و موسيقیِ پارت برای چندين سالِ پياپی مورد بیمهری و خصومت قرار میگيرد.
آروو پارت در همين دوره، يعنی بين دههی شصت و هفتاد میلادی، در زمينهی موسيقیِ فيلم در استونی پرکار و خلاق بود و به يک آهنگساز آزاد و غيرِ وابسته (Freelance) تبديل شد و بعد از ممنوعیت قطعهی Credo ، موسيقی فيلم، تنها جایگاهی بود كه میتوانست آزادانه در آن فعالیت داشته باشد.

آروو پارت از سال ١٩٦٨ همهی سبکهای رایج در آهنگسازی و بیان را کنار میگذارد. همین تغییرِ اساسی، باعثِ تولد و شکوفایی یک دورهی خلاقانه در تاریخِ موسیقی میشود. این تغییر آنچنان حالتِ رادیکالی داشت که حتی برای خودِ آهنگساز هم قابل پیشبینی نبود که سرانجامِ آن چه خواهد شد. آروو پارت بعدها دربارهی این دوران میگوید: "من در آن زمان نمیدانستم که از این پس، قادر به آهنگسازی خواهم بود یا نه! آن سالها برای من، یک مطالعهی خودآگاهانه نبود، بلکه یک چالش درونی بین مرگ و زندگی بود. من قدرت جهتیابی درونیام را از دست داده بودم و دیگر نمیتوانستم مفهومِ فاصله و تونالیتهی رایج در موسیقی را درک کنم!"
در این تلاش جدیدی که پارت برای بیانِ خود و ایدههایش آغاز کرده بود؛ بیشتر به موسیقی ابتدایی و موسیقیِ سدههای میانه و رنسانس گرایش پیدا کرد. بطوریکه سالها جذبِ مطالعه و بررسیِ آوازهای گریگوریایی، مکتب نُتردام و پُلی فونیِ رنسانس شد. نخستین نشانههای این مطالعات، در سمفونی شماره ٣(١٩٧٣)، هویدا است.
در این تلاش جدیدی که پارت برای بیانِ خود و ایدههایش آغاز کرده بود؛ بیشتر به موسیقی ابتدایی و موسیقیِ سدههای میانه و رنسانس گرایش پیدا کرد. بطوریکه سالها جذبِ مطالعه و بررسیِ آوازهای گریگوریایی، مکتب نُتردام و پُلی فونیِ رنسانس شد. نخستین نشانههای این مطالعات، در سمفونی شماره ٣(١٩٧٣)، هویدا است.

پس از پژوهشهای سخت و فراوان، آروو پارت در سال ١٩٧٦ با یک زبان و گویش جدید و کاملا شخصی، به صحنه بازگشت و نام این زبان و روش را Tintinnabuli گذاشت. کلمه تینتینابولی ریشهی لاتینی دارد و به معنای زنگ یا ناقوس کوچک است.
این زبان نو، برای نخستینبار در یک قطعهی کوتاه برای پیانو به نام Für Alina نمود پیدا کرد و بعد از آن با فاصلهی نه چندان زیاد در شاهکارهایی همانند: Cantus in Memory of Benjamin Britten و Fratres و Tabula rasa in Tallinn و Spiegel im Spiegel جلوهگر شد و تا به امروز تقریباً ٤٠ سال است که آروو پارت با همین شیوهی Tintinnabuli به آهنگسازی ادامه میدهد و این روش به عنوانِ منبعی غنی و بیپایان برای خلاقیت، به ثبت رسیده است.
این زبان نو، برای نخستینبار در یک قطعهی کوتاه برای پیانو به نام Für Alina نمود پیدا کرد و بعد از آن با فاصلهی نه چندان زیاد در شاهکارهایی همانند: Cantus in Memory of Benjamin Britten و Fratres و Tabula rasa in Tallinn و Spiegel im Spiegel جلوهگر شد و تا به امروز تقریباً ٤٠ سال است که آروو پارت با همین شیوهی Tintinnabuli به آهنگسازی ادامه میدهد و این روش به عنوانِ منبعی غنی و بیپایان برای خلاقیت، به ثبت رسیده است.

در ژانويه ١٩٨٠، Arvo Pärt به شهر وين در اتريش مهاجرت کرد. يک سال بعد به همراه خانوادهاش به برلين نقل مكان و تا سی سالِ بعد در آنجا زندگی كرد.
در آلمان، همكاریِ طولانی مدتِ Arvo Pärt با كمپانی معروفِ ECM Records شكل گرفت. در سال ١٩٨٤، ECM آلبومِ Tabula Rasa را منتشر كرد و توانست موفقيت های مهمی را برای اين آلبوم كسب كند. در واقع كمپانی ECM بود كه موسیقیِ پارت را به جهان معرفی كرد. پس از آن، موسيقی پارت در برنامهها، فستيوالهای مشهورِ جهانی، اركسترها، برنامههای راديو و تلويزيون منتشر میشود.
در آلمان، همكاریِ طولانی مدتِ Arvo Pärt با كمپانی معروفِ ECM Records شكل گرفت. در سال ١٩٨٤، ECM آلبومِ Tabula Rasa را منتشر كرد و توانست موفقيت های مهمی را برای اين آلبوم كسب كند. در واقع كمپانی ECM بود كه موسیقیِ پارت را به جهان معرفی كرد. پس از آن، موسيقی پارت در برنامهها، فستيوالهای مشهورِ جهانی، اركسترها، برنامههای راديو و تلويزيون منتشر میشود.

قطعاتی كه آروو پارت برای وكال (Vocal) ، گروهِ كُر و اركستر ساخته است؛ حجمِ زيادی از آثار او را دربرمیگيرد. بیشتر این آثار، بر رویِ متونِ مذهبی و آوازهای مسيحی ساخته شدهاند. میتوان گفت، کلام، نقشی اساسی در آثار Arvo Pärt بازی میكند. حتی آثاری كه بدون کلام هستند؛ در واقع براساس يک متن يا يک Text ساخته شدهاند. به بيان ديگر، دارای يک ساختار متنی هستند. مانند:
Psalom
Orient & Occident
Symphony No.4: Los Angeles
Psalom
Orient & Occident
Symphony No.4: Los Angeles
پس از آنکه کشور استونی در سال ١٩٩١ استقلال خود را دوباره بدست آورد، ارتباط موسیقی Arvo Pärt با استونی برقرار و تنگتر شد. در دههی ٩٠ میلادی، کارهای او اغلب در برنامههای کنسرتی و موسیقیایی کشور استونی گنجانده و توسط ارکسترهای مختلف این کشور اجرا شد.
تقریباً از اوایل سال ٢٠٠٠ ، رسمِ بزرگداشت و تقدیر از او در استونی مرسوم شد؛ بطوریکه هر سال، زادروزِ پارت جشن گرفته میشود و آثار او توسط رسانههای مختلف اجرا میشود.
آروو پارت از سالِ ٢٠١٠ بصورت دائم به استونی بازگشت. همچنین او به همراه خانوادهاش، بنیادی را بهنامِ بنیاد آروو پارت تشکیل داده است که وظیفهاش؛ حفظ، جمعآوری و نگهداری آثارِ Arvo Pärt است.
تقریباً از اوایل سال ٢٠٠٠ ، رسمِ بزرگداشت و تقدیر از او در استونی مرسوم شد؛ بطوریکه هر سال، زادروزِ پارت جشن گرفته میشود و آثار او توسط رسانههای مختلف اجرا میشود.
آروو پارت از سالِ ٢٠١٠ بصورت دائم به استونی بازگشت. همچنین او به همراه خانوادهاش، بنیادی را بهنامِ بنیاد آروو پارت تشکیل داده است که وظیفهاش؛ حفظ، جمعآوری و نگهداری آثارِ Arvo Pärt است.

پیوست :
تینتینابولی Tintinnabuli چیست؟
کلمه ای با ریشه لاتین به معنای زنگ یا ناقوس و نامی که آروو پارت برای شیوه آهنگسازی نامتعارف خود برگزیده است.
هنگامی که ناقوسی به صدا در می آید، صوتی متشکل از یک نت مرکزی (نت پایه) که توسط هارمونیکهای خود احاطه شده است، تولید می گردد. به بیان دیگر آکوردی خوشه ای، حول محور نت پایه ایجاد می شود. هارمونی بسته ی (با نت های نزدیک به هم) آروو پارت بر همین اساس شکل می گیرد، و به دلیل عدم وجود رفتار کروماتیک در صدای ناقوس، ملودی های او نیز همواره دیاتونیک هستند.
پارت با حفظ کردن مداوم فضای نت پایه، به الگوی خود وفادار می ماند، نتی که همواره توسط یک تریاد مربوط به خود، همراهی و تقویت می گردد. و در نهایت حول محور این تریاد، پارت به خلق ملودی های ساده ی خود مبادرت می ورزد.
این جریان در قطعه ی Magnificat به خوبی به چشم می خورد.
تینتینابولی Tintinnabuli چیست؟
کلمه ای با ریشه لاتین به معنای زنگ یا ناقوس و نامی که آروو پارت برای شیوه آهنگسازی نامتعارف خود برگزیده است.
هنگامی که ناقوسی به صدا در می آید، صوتی متشکل از یک نت مرکزی (نت پایه) که توسط هارمونیکهای خود احاطه شده است، تولید می گردد. به بیان دیگر آکوردی خوشه ای، حول محور نت پایه ایجاد می شود. هارمونی بسته ی (با نت های نزدیک به هم) آروو پارت بر همین اساس شکل می گیرد، و به دلیل عدم وجود رفتار کروماتیک در صدای ناقوس، ملودی های او نیز همواره دیاتونیک هستند.
پارت با حفظ کردن مداوم فضای نت پایه، به الگوی خود وفادار می ماند، نتی که همواره توسط یک تریاد مربوط به خود، همراهی و تقویت می گردد. و در نهایت حول محور این تریاد، پارت به خلق ملودی های ساده ی خود مبادرت می ورزد.
این جریان در قطعه ی Magnificat به خوبی به چشم می خورد.
پایان پرونده ی آروو پارت - موسیقی آنچه را میگوید، که من میخواهم
سردبیر این پرونده: امیرحسین نوروزی
با همکاری حسین جندقی، حمید صالحی و کسرا روزبه
تهیه شده در گروه هنری فیل
سردبیر این پرونده: امیرحسین نوروزی
با همکاری حسین جندقی، حمید صالحی و کسرا روزبه
تهیه شده در گروه هنری فیل